دانلود رمان بانوی عمارت پی دی اف – Banoye Emarat

دانلود رمان بانوی عمارت پی دی اف – Banoye Emarat
دانلود رمان بانوی عمارت مریم پیران
رمان بانوی عمارت یک رمان زیبا میباشد که به قلم مریم پیران به نگارش درآمده است. ژانر رمان بانوی عمارت دسته رمان های عاشقانه می باشد. شما دوستان همیشگی هم اکنون میتوانید این رمان را در مجله ی اینترنتی ایلیاد با فرمت های مختلف دریافت کنید. جهت دانلود و خواندن رمان بانوی عمارت به ادامه مطلب مراجعه کنید.
بخش هایی از رمان بانوی عمارت
با صدای مزخرف منوچهر چشم هام رو آروم باز کردم.
بازهم صبح شد.
باز هم روز از نو و سر و کله زدن با این منوچهر عوضی از نو؛
محکم به در چوبی اتاقک می کوبید وبا عصبانیت اسمم رو صدا میزد؛
-غزال..غزال.. پاشو دختره ی بی عرضه چقدر می خوابی؟
کاش لال میشد،
کاش کلا از صفحه ی روزگار محو میشد،
کاش…
نفسم رو با حرص بیرون دادم و نگاهی به ساعت قدیمی روی دیوار انداختم که هفت صبح رونشون می داد،
ای لعنت به تو منوچهر که نمیزاری یک روز آدم درست و حسابی استراحت کنه.
پشت سرهم و با ضربه های پیاپی به در میزد،مجبور شدم پاشم..
چون این در خودش که به اندازه ی کافی پوسیده بود،
دیگه این قلچماق هم اینقدر محکم بهشمیکوبید که چیزی ازش نمی موند!
آروم از جام بلند شدم و روسریم رو پوشیدم،
با خواب آلودگی در رو باز کردم که نگاهم به قیافهی کریه و عصبیش افتاد.
دست به سینه و منتظر نگاهش می کردم که با حرص گفت:
-به به ..
بالاخره مادمازل ازاتاق و رخت خواب گرم و نرمشون فاصله گرفتن؟!
پوزخندی روی لبم نشست ،با اشاره به اتاقک که بیشتر شبیه طویله بود گفتم:
_تو به این لونه ی کفتر که از سرما توش قندیل میبندم میگی اتاق؟
_اولا همینش هم از سرت زیادیه،دوما چند بار بهت گفتم زن خسرو شو؟
زن خسرو میشدی که خانومی میکردی واسه خودت،
هم خودت رو از این جهنم خلاص میکردی هم مارو،
اما خودت داری لگد به بختت میزنی!