دانلود رمان دلی نمونده بشکنی پی دی اف – Deli Namonde Beshkani

دانلود رمان دلی نمونده بشکنی پی دی اف – Deli Namonde Beshkani
دانلود رمان دلی نمونده بشکنی مینا طیب زاده
رمان دلی نمونده بشکنی یک رمان زیبا میباشد که توسط مینا طیب زاده نوشته شده است. ژانر رمان دلی نمونده بشکنی در دسته رمان های عاشقانه می باشد. شما دوستان همیشگی هم اکنون میتوانید این رمان را در مجله ی اینترنتی ایلیاد با فرمت های مختلف دریافت کنید. جهت دانلود و خواندن رمان دلی نمونده بشکنی به ادامه مطلب مراجعه کنید.
لینک های دانلود رمان دلی نمونده بشکنی
دانلود فایل pdf برای گوشی و کامپیوتر
*
دانلود فایل Apk مخصوص سیستم عامل اندروید
*
دانلود فایل ePub برای آیفون،سیستم عامل ios
*
بخش هایی از رمان دلی نمونده بشکنی
خلاصه:
دانلود رمان دلی نمونده بشکنی کلید رو که از مشاور املاک گرفتم دیگه سر از پا نمی شناختم. جوری راه می رفتم که انگار رو ابرها دارم پرواز می کنم و ماهان هم به تمام این بچه بازی های من می خندید. اینقدر از خانواده ات خسته شدی که حالا واسه زندگی مجردی اینجور خرذوق شدی؟
لوس نشو ماهان! میدونی که چقدر همهتون رو دوست دارم
اما اینکه حس کنی اینقدر بزرگ شدی که مستقل میشی یه چیز دیگهست.
دوباره اخماش رو تو هم کرد.
– اگه به من بود که الان تو خونه نشسته بودی، چادر گلدارت هم سر کرده بودی
و منتظر بودی صدات کنیم، چایی بگردونی واسهی خواستگارت.
دانلود رمان دلی نمونده بشکنی
مثل هر دختر ایرونی اصیل دیگهای. اما چه کنم که مامانخانم اصرار داره دختر یکی یکدونهش دکتر متخصص بشه.
دکتر متخصص رو با ادای مامان گفت. خندیدم و سعی کردم مثل همیشه
با خلبازیام از دلش دربیارم. شروع کردم به قلقلک دادنش. اونم درحالی که
پشت فرمون ریسه میرفت و تمام تمرکزش به جلو بود، سعی میکرد از دستم نجات پیدا کنه.
– نکن خل دیوونه! تصادف میکنیما!
صاف نشستم و خودم رو لوس کردم.
– خلِ دیوونه خودتی! مثلا دکتر مملکتما!
– تقصیر منه مامان خانم یه دکتر خل دیوونه تحویل جامعه داده که نمیدونه پشت فرمون جای شوخی خرکی نیست؟
خودش قاهقاه به حرفش خندید، اما به من برخورد و جبهه گرفتم. اخمای درهمم
رو که دید سعی کرد از دل خواهر کوچولوی یکی یکدونهی لوسش دربیاره.
– خب حالا، قهر نکن! هرچند خل دیوونه ای اما عوضش بهترین و خوشگلترین دکتر دنیایی.
وقتی دید پاچهخواری پاسخگو نیست، دست رو نقطهضعف همیشگیام گذاشت.
– اگه خانم دکتر قول بده باهام آشتی کنه، قول میدم ببرمش واسهی خونهاش جینگیل وینگیل بخرهها.
با یادآوری خونهی جدیدم که وقتی برای تخصص اصفهان قبول شده بودم