دانلود رمان پوکر پی دی اف -Poker
دانلود رمان پوکر پی دی اف -Poker
دانلود رمان پوکر حوام فراهانی
رمان پوکر یک رمان زیبا میباشد که توسط حوام فراهانی نوشته و منتشر کرده است. ژانر رمان پوکر در دسته رمان های عاشقانه می باشد. شما دوستان همیشگی هم اکنون میتوانید این رمان را در مجله ی اینترنتی ایلیاد با فرمت های مختلف دریافت کنید. جهت دانلود و خواندن رمان پوکر به ادامه مطلب مراجعه کنید.
لینک های دانلود رمان پوکر
دانلود فایل pdf برای گوشی و کامپیوتر
*
دانلود فایل Apk مخصوص سیستم عامل اندروید
*
دانلود فایل ePub برای آیفون،سیستم عامل ios
*
بخش هایی از رمان پوکر
خد ا رو شکر که این دفعه فهمید این حرفم یعت زودتر ر سر رو کم کن و رفت .
صبحی که با دیدن قیافه ی نحس اون شروع بشه به کجا می خواد ختم بشه !
سعی میکنم بد نباشم .
حداقل بداخلاق نباشم .
پس سر گرم کار میشم وبیخیال عالم و آدم .
دستام ر و از ر وی کیبورد بر میدارم و به جاش با ناخن هام روی مت ضب می گتم .
اون قدر دارم توی کد ها چشم چشم میکنم و ریتم ضبه هام رو تکرار میکنم که صدای آرزودرمیاد .
اه . نکن
دیوونم کردی .
سر بلند میکنم و بیخیال گت کارم میشم .
صدام رو کلفت میکنم .
دانلود رمان پوکر با فرمت های pdf , apk , ios
اخم هاش میره تو هم . میدونم چقدر از مخفف کردن اسمش بیزاره . اما خب چه کنم که گاهی هوس میکنی اونی رو که بیشتر دوست داری بیشتر اذیت کنی . مثل مواقعی که هوس میکنی لپ بچه ها رو گاز بگیری .
– اِاِ ! باختن گریه نداره پسر خوب .
– یکی نیست به من الاغ بگه چرا هر دفعه خام تو میشم معلومه تو میبری دیگه .بر من لعنت اگر دیگه با تو بازی کنم اونم پوکر .
– عهد کردم که دگر می نخورم بهنام خان البته به جز امشب و فردا شب و شبهای دگر .
– اصلا من نمی فهمم مگه حکم خودمون چشه ؟ از دفعه دیگه تخته میزنیم که تو هم بلد نباشی !
– فرق نمی کنه . تو منچم بازی کنی می بازی .
مانتوم رو از اتاق ویدا برمیدارم که بهناز هم برای حاضر شدن میاد توی اتاق .
– هما بچه ها رو خبر کنم ؟
– نه جان من . بزار یه امشب بی سر خر زندگی کنیم .
– ویدا و هیوا بفهمن شر به پا می کنن .
– منم که شر خر !!! اوه اوه . بیا بریم بشر .
دستش رو میکشم و با خودم همراهش میکنم .تازه از توی اتاق دراومدیم که چشمم میفته به هادی که دم در ورودی با بهرام سینه به سینه در اومده .تا من رو میبینه شروع میکنه .
– به به . برنده بزرگ . صاحب تاپ استریت تو خیابون وال استریت .
دانلود رایگان رمان پوکر
هادی تو هم بیا . داریم شام میریم بیرون اونم با مخلفاتش .
همون جور که خیره خیره دارم هادی رو نگاه میکنم جواب بهناز رو می دم .
– هادی تازه رسیده . اومده مهمونی مثلا بزار یه خورده باشه . بعد قرنی با خانواده باشه !!! بیرون هم اونقدر ته بندی کرده لابد که تا شام خاله مهین بکشه .